عکس العمل های کوتاکو در عبور از حیوانات: افق های جدید
دو هفته از سال گذشته است] عبور حیوانات: New Horizons بیرون آمد ، و تقریباً همه در کارمندان Kotaku حضور دارند. خود را در تلاش كردند تا جزایر جدید بیابانی ما مانند خانه احساس كنند. این روند … پر از خون ، عرق ، و بسیاری از محورهای شکسته — است و ما فکراتی در مورد آن داریم.
امیدوارم تاکنون نویسنده کارمندان یان واکر را مطالعه کرده باشید. بازی ، اما علاوه بر این ، ما می خواهیم نظرات ، واکنش ها ، رنج های شخصی و داستان های موفقیت دیگران را در مورد کارمندان به اشتراک بگذاریم ، زیرا با زنده ماندن از برنامه جذاب جدید اشتراک گذاری زمان جدید تام نوک در کنار هم هستیم.
Buy کمیته: آیا باید بخواهم Hli's Split Pad Pro Controller را بخرم در حالی که …
Maddy Myers
من بازی های شبیه سازی بازی نمی کنم. من هیچ وقت را صرف سازندگان شخصیت نمی کنم. من قبلاً هرگز Animal Crossing بازی نکرده ام. و با این حال ، Animal Crossing: New Horizons به یک بازی تبدیل شده است که من تقریباً هر روز بازی می کنم.
من مطمئن نیستم که آیا حتی از آن لذت می برم. اما می دانم که اکنون یک نیاز ویژه بیش از حد برای من برآورده شده است. من به عنوان یک فرد درونگرا که از قبل از خانه کار می کند ، من در زندگی روزمره تعامل اجتماعی زیادی ندارم ، خارج از گذراندن وقت با دوست دخترم به همان اندازه درون گرا. قبل از وقوع Covid-19 ، من در یک هفته معمولی با یک گفتگو با صندوقدار در فروشگاه مواد غذایی یا گفتگوهای کوچک با افراد دیگر در سالن بدنسازی خود ، ارتباط کم اثر را تجربه کردم. در حال حاضر ، همه اینها از بین رفته است.
در عوض ، من با تیمی و تامی صحبت های کوچکی می کنم. من درباره ورزش با فلیپ ، روستائی میمون شوخی که در شهر حیوانات عبور من زندگی می کند ، بحث می کنم. و مطمئناً من آپارتمان خنده دار Animal Crossing را تزئین می کنم و دوستان واقعی من را دعوت می کنم تا آن را ببینند (واقعاً) ، و بعد از آنها عذرخواهی می کنم ، زیرا حتی بدتر از واقعیت واقعی من است. آپارتمان-زندگی عبور از حیوانات به من این امکان را می دهد تا همه تعاملات اجتماعی ناخوشایند اما به نوعی تحقق بخشیدن به روابط اجتماعی را که قبلاً در هنگام عملکرد جامعه انجام می دادم ، کاملاً از نو بسازم.
آیا من همیشه وارد سیستم [عبور عبور حیوانات می شوم. بعد از بیماری همه گیر covid-19 ما را گذشت؟ احتمالا نه. اما تا آن زمان ، این فرصت به من فرصت داده است تا ببینم که افراد دیگر از این ژانر لذت می برند. این امر همچنین به من فهمید که باید به طور جدی روی مهارت های تزئینات داخلی خود کار کنم.
Ian Walker
من فقط دو جفت شلوار جین در زندگی واقعی دارم ، اما من به سرعت در حال فرار از اتاق هستم. لباس هایی که در حیوانات عبور می کنم . در اینجا برخی از لباس های من آورده شده است:
مایک فائی
در روز عبور حیوانات: New Horizons راه اندازی شد ، کارت میکرو SD 512 گیگابایتی در سوئیچ من درگذشت. چهار روز بعد ، پس از شروع به بازی همسرم ، ناگهان سوئیچ او شارژ را متوقف کرد. سیستم من که چند هفته قبل از شروع بازی سعی در تغییر دادن کار به سیستم خود داشتم ، کار تولید را متوقف نکرد. همانطور که من معمولاً در حالت تلویزیون بازی می کنم ، عالی نیست. من سوئیچ Lite دارم ، اما من آن را با ویلچر فرار کردم و صفحه را ترک کردم.
تعمیر گارانتی نینتندو به پایان رسیده است ، بنابراین باید صبر کنم تا دنیا به حالت عادی برگردد تا هر یک از این کنسول ها تعمیر شوند. با کاهش مصرف نینتندو ، خرید یک سوئیچ جدید در حال حاضر تقریباً غیرممکن است. بنابراین همسرم به eBay رفت و یک تبلت سوییچ مرمت شده را با 250 دلار خریداری کرد. این بسیار سرگرم کننده است که از اتصال عبور حیوانات: New Horizons استفاده می کند.
وقتی او نتواند بازی کند ، نمی توانم بازی کنم. این خیلی غم انگیز است احساس می کنم کالاهای به اشتراک گذاری بدم ، لباس هایی که می پوشم و اشکالاتی که با او جمع می کنم احساس بدی نمی کنم. برای چند روز که ما باید با هم بازی کنیم ، منظورم در همان اتاق است ، فراموش کردن فشار برای نگرانی های دنیای واقعی بسیار ساده تر بود.
ما دیر وقت برای برداشتن زنگ ها ماندیم. زود از خواب بلند شدیم تا ببینیم در خواب ما چه اتفاقی در جزایر ما افتاده است. کارهایی که باید در جزایر خود انجام دهیم بسیار سرگرم کننده تر از مواردی هستند که باید در زندگی واقعی انجام دهیم. آنها هنوز هم کار هستند ، اما آنها زمان را سپری می کنند و ما را خوشحال می کنند.
Bklurbbbb …
Natalie Degraffinried
من 105 ساعت را صرف بازی کردن گذر از حیوانات: Horizons New دو هفته. گمان می کنم نوع دیگری از [ Crossing Animal: New Horizons را دوست دارم. یا OCD من با انتقام برگشته است. من همیشه به دنبال جشن ها برای شیب ها و پل ها هستم حتی اگر از آنها خسته باشم ، بنابراین احتمالاً OCD است.
فکر نمی کردم بتوانم هنرهای زیبا از حداکثر سرعت را به ارتفاعات بالاتر ببرم ، اما اینجا من در چرخه بی پایان بلیط های Nook ، سنگ زنی تارنتولا و سازماندهی موجودی خود بر اساس ارزیابی کالاها قرار دارم. تأمین مالی این است که مشکل خرید من خواهران ، در نهایت. به نظر من پرواز به عنوان جهنم است.
حداقل کاری در عبور از حیوانات برای ضعف قلب نیست ، و همیشه این یک راه عالی برای بازی نیست. شاید اکنون که فصل ها تغییر کرده اند ، انجام این کار حتی سخت تر باشد. آیا این مانع من می شود؟ نه. من روز به روز ارتقا خواهم داد و در همان روز با وسواس سعی می کنم آنها را بپردازم. من می گویم آنچه به شما صلح می دهد ، می گویم. فقط مثل دوست من لجوج نباشید.
Horizons New اولین حیوانات عبور من — ویرایشگر ما – رئیس – استفان در مورد بازی صحبت کرد تا آنجا که من واقعاً در مورد آن کنجکاو شدم. من فقط در این هفته بازی را شروع کردم ، بنابراین همه چیز بسیار کند است. وقتی احساس خارش می کنم که کاری انجام دهم ، می خواهم به Stardew Valley تغییر دهم ، اما من واقعاً از اینکه چقدر NPC ها خوشحال هستند ، جذاب هستم. وقتی ساده ترین کارها را انجام می دهید و هر چند وقت یکبار همه برای شما دست می زنند من واقعاً دوست دارم که شخصیت شما با بازوهایشان به بیرون حرکت کند. من رنگ چهره خود را بر روی پسر خود قرار داده ام و نمی توانم بفهمم چگونه آن را از بین ببرد ، بنابراین من اکنون حدس می زنم.
نسخه کوتاه: این آزار دهنده ترین بازی است من تا کنون بازی کرده ام. و در اینجا چگونه واقعاً احساس می کنم: هر بازی ، این بازی احمقانه یک دردسر تازه و کاملاً جدید را ارائه می دهد: چگونه Blathers باید قبل از اهداء آنها ، فسیل های شما را ارزیابی کند. چگونه دوقلوهای Nook شما را متوقف می کنند قبل از اینکه از فروشگاه خود خارج شوید ، از آنها تشکر می کنند ، و اینکه چگونه همه چیز را به طور متناقض بیان می کنند (WTF با همین کار است). چگونه می توانید فقط یک بار میوه بخورید. چگونه بیل شما همیشه در حال شکستن است ، تبر شما همیشه در حال شکستن است ، شبکه شما همیشه در حال شکستن است. چگونه دو بازیکن نمی توانند از همان شخص به طور هم زمان در تعاونی خرید کنند؛ چگونه غیر ممکن است حفر سوراخ در جایی که می خواهید ، و چگونه هر روز لعنتی ، آن هیولا راکون لعنتی وقت من را تلف می کند تا به من بگوید هیچ چیز جدیدی در جریان نیست. من می دانم که هیچ چیز جدیدی در جریان نیست! این عبور حیوانات است! هیچ چیز جدیدی اتفاق نمی افتد! این بازی قرار است فراری باشد؟ لطفا. این بهترین حالت ممکن است Xerox ناخوشایند از سردردهای روزمره زندگی باشد.
همه می گویند این بازی دنیایی است که هم اکنون به آن احتیاج دارد ، اما آخرین چیزی که من نیاز دارم یک وام دوم است که روی سر من آویزان است. حداقل این در ساحل است. من قبلاً تاکنون هرگز بازی Animal Crossing بازی نکرده ام. از بعضی جهات ، بسیاری از بازی های نینتندو را از دست دادم زیرا تمرکز من نینتندو 64 را به نفع PlayStation و به خصوص صحنه های تعدیل شده بازی های رایانه ای مانند Half-Life خاموش کرد. هنگامی که به خانه های دور از خانه نیاز به تعمیر داشتم ، Harvest Moon بازی کردم. که منجر به Stardew Valley و ساعات طولانی در یک مزرعه تعاون با یک شریک سابق شد. من از صدای آرامش روستاها و بازی های کشاورزی لذت می برم. من همچنین برای یافتن زمان برای آنها تلاش می کنم. من بزرگترین فرومایه را در ACNH نگرفته ام. مجبور شدم روی Nioh 2 ، سپس Doom Eternal ، و سپس Resident Evil 3 تمرکز کنم. بنابراین اقامت های 20 دقیقه ای که هر روز به جزیره من می رسید رفتاری نادر و خوشمزه بود. من نمی توانم New Horizons را با دیگران در این سری مقایسه کنم ، اما می توانم بگویم که این یک بازی فوق العاده دنج در زمانی است که دلهره کمیاب به نظر می رسد. بعضی اوقات ، یک روز خوب به معنای کمی بیشتر از برخی کاغذ دیواری های جدید برای اتاق شما است. در موارد دیگر ، نمی فهمید که مجسمه یادبود شما را در کجا قرار دهید. عبور از حیوانات ساده است ، اما به همین دلیل است که شما آن را بازی می کنید. کاشت یک درخت جدید ، دعوت از یک دوست جدید حیوانات به جزیره شما. [چیزهایکوچککهاصلاًاحساسکوچکنیستند اکنون ، اگر فقط آن خرگوش freako قبلاً از جزیره من خارج شود …
هر شب همه درختان را می لرزم ، همه علف های هرز را انتخاب می کنم و اشیاء را با محورهایم می شکنم تا همه آنها شکسته شود. صبح من کالاها را می فروشم ، و چرخه تکرار می شود. مکالمه با دیگر اهالی روستا در حالی که دکمه A را خرد می کنم به گذشته می رود تا بتوانم به کار خود برگردم. من هر آنچه را که می توانم از تام نوک خریداری کنم مثل اینکه می خواهم کاتالوگ Sears Pokédex را پر کنم. من تمام وامها را به لطف میلیون زنگ زنی كه از New Horizons ' هفته – یك كیك آیتم نامحدود کسب كردم پرداخت می كنم و متعاقباً در بازار شلغم سرمایه گذاری می كنم. من چوب و آهن مورد نیاز برای ساخت خانه های جدید را برای ساکنان جدید اهدا می کنم. برای پیشرفت علم اشکالات و ماهی های جدید را ضبط می کنم. و در حالی که من مانند ولادیمیر و استراگون منتظر یک مأموریتی هستم که به تکالیف هر یک از کارهای دنیوی کمک می کند و به آنها کمک می کند تا در یک داستان بزرگتر به پایان برسند ، من می توانم مفهوم و هدف عمیق تری از آن بدست آورم. لیستی از مواردی که از نزدیک نزدیکتر به CVS است. من مشکوک هستم که برای من مشکلی است و بازی نیست. برای یک هفته گذشته ، منظورم این بود که از طریق Doom Eternal بازی کنم و سرانجام ، به درستی به شیرجه بزنم. کنترل . در عوض ، من اکثر اوقات حیوانات تلاقی را بازی کرده ام. من واقعاً آن را دوست ندارم؟ من به آرامشی که در تلاش برای ایجاد آن است احترام می گذارم ، اما با مجبور کردن بازیکنان به سمت ضرب و شتم آن با مکانیک fuse و NPC هایی که بی نیاز خود را در تمام مدت تکرار می کنند ، احترام می گذارم ، موفق شد من را اذیت کند همانطور که اغلب اوقات من را به حالت جزیره ای مطبوع تبدیل می کند. سعادت همچنین ، من در طراحی داخلی بد هستم ، بنابراین در حال حاضر خانه من شبیه به World of Warcraft است که در آن حمله Molten Core در صورتی که Ragnaros دانشجوی تازه متولد کالج بی نظم بود و تصور نمی کرد با خوابگاه خود چه کند ، می شود. 19659004] اوه ، و همه همسایگان من می خوردند. در [قبلی حیوانات Crossing (صحیح جمع) [ یادداشت سردبیر: Hmmm ، هیچ lmao ] ، اهمیت چندانی نداشت ، زیرا من از انجام کارهای کوچک برای آنها لذت می بردم و احساس می کنم حتی در بین شخصیت هایی که با آنها چشم نمی بینم احساس جامعه ایجاد می کنم. در New Horizons ، هرچند ، همه چیز در مورد توسعه زمین است ، که کمتر شخصی احساس می کند. من نمی خواهم KK Slider ظاهر شود زیرا من شهر خود را بهینه کردم. من از او می خواهم برای روستائیان و من آهنگهای مختلف بخواند زیرا او خنک ، شخص عزیز است. تمام آنچه گفته ، این بازی به من داده است یکی از جالبترین لحظات بازی که از قبل تجربه کردم از زمانی که همه ما در خانه هایمان به دام افتادیم. من در مورد این موضوع به طور طولانی در قطعه دیگری نوشتم ، اما شب دیگر ، دی جی و استریمر کلارک "Grimecraft" Nordhauser یک هیولا در بازی پرتاب کرد ، و من شرکت کردم. احاطه شده توسط آواتارهای افرادی که نمی دانستم و همراه با حرکات ناخوشایند بداهه می رقصیدم ، همان ترس و هیجان را که در نمایش های بی شماری از زندگی واقعی احساس کردم ، احساس کردم. بعد از اینکه اعصاب خود را تکان دادم (بخوانید: یک لیوان شراب نوشیدم) ، به یک زمان آرامش بخش و دلپذیر تبدیل شد که همه بیشتر در مورد اینکه موسیقی چقدر خوب است و چقدر از همه چیز قدردانی می کردند ، صحبت کردند. بعضی اوقات ، تعطیلات می تواند 90 درصد ناخوشایند باشد ، اما بعد از گذشت سالها ، همه آنچه را به یاد دارید یک روز آرامش بخش در ساحل یا یک غروب کامل است. عبور حیوانات چند غروب خورشید بسیار خوب دارد. .
رایلی مک لود
Ari Notis
لوک پلونکت
هدر الکساندرا
ایتان گچ
ناتان گریسون